فـرهـنـگ غـنـی ، جـامـع و کـامـل اسـلام ، عوامل و یا نشانه های توسعه را برشمرده و تـوسعه حقیقی را در پرتو تحقّق آنها دانسته است . در تاریخ اسلام ، هرگاه این نشانه هـا مـحـقـّق گـشـتـه ، جامعه از ثروت ، نشاط، رشد و تمدن عظیم برخوردار شده است . در ایـنـجـا بـه دلیـل مـحـدودیـت درس ، تـنـهـا بـه چـنـد عامل و نشانه مهم توسعه ، اشاره می کنیم . 1 ـ دعوت به تعقل پـی تـر در درس عـقـل و دیـن ـ گـذشـت کـه اسـلام عـقـل را بـه عـنـوان روشـنـگـر راه زنـدگـی و هـدایـتـگـر بـه سـوی تـعـالی و کـمـال مـعـنـوی ـ هـمـتـای نـقـل ـ بـه رسـمـیـت شـنـاخـتـه و در صـدهـا آیه قرآن ، به تفکر، تـعقل و استدلال دعوت کرده است . روایـات امـامـان مـعـصـوم (ع ) نـیـز، بـرتـریـن سـرمـایـه هـا و دارایـی هـای زندگی را عـقل و اندیشه رشد یافته در پرتو هدایتهای وحی آسمانی دانسته و در برابر، بزرگ تـریـن فـقـر و نـادانـی را حـمـاقـت و رشـد نیافتگی فکری و عقلی اعلام داشته اند. اسلام به موازات عقلانی بودن خود، با خرافات ، سحر، فالگیری ، کاهنی و کارهای جـهـل آمـیـز دیـگـر نـیـز بـه شـدّت مـبـارزه کـرده اسـت . 2 ـ فراخوانی به آموختن علوم و فنون قـرآن کـریـم عـلاوه بر تاءیید و تمجید از مطلق دانش و حکمت ، بـه بـرخـی از عـلوم و فـنـون مـخـتـلف نـیز تـصـریـح کـرده و آنـهـا را مـورد تاءیید قرار داده است . از جمله ، علم به اسرار آفرینش ، عـلم تـعـبـیـر خـواب ، عـلم تاریخ ، علم به آینده ، فـهـم زبـان حـیـوانـات ، فهم و درک در روایات نیز از علوم و فنون ستایش شده و دستور به فراگیری آنها داده شد. از جمله ، رسول اکرم (ص ) می فرماید: اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ. علم و دانش را هر چند به رفتن به چین باشد بجویید. در روایـت دیگری از آن حضرت آمده که : ((اگر می دانستید که در پرتو دانش طلبی و آموختن ، به چه سعادتهایی می رسید، به دنبال آن می رفتید، هر چند خون شما در این راه ریـخـتـه شـود و یـا مـسـتـلزم ایـن بـاشـد کـه بـه قـعـر دریـاهـا رفـتـه و اقـیـانـوسـها را درنوردید!)) مـفـهـوم عـلم در ایـن گـونـه احـادیـث ، عـمـومـیـّت داشـتـه و شـامـل هـر نوع علمی می شود که در سرنوشت انسان و بهبود وضع زندگی و توسعه و پـیـشـرفـت او تـاءثـیـر مـی گـذارد. . امام جعفر صادق (ع ) نیز از علوم ، فنون و صنایعی سخن گفته که صلاح دنیای انسان بـه آنـهـا بـسـتـگـی دارد، مـانـنـد کـشاورزی ، درختکاری ، استخراج معادن ، دامپروری ، آب شناسی ، گیاه شناسی ، داروسازی ، کشتیرانی ، غواصی ، صید، صنعت ، علوم اقتصادی ،فـن نـگـارش ، حـسـابـداری ، بـازرگـانـی ، زرگـری ، چـرمـسـازی ، احـداث ساختمان ، بافندگی ، خیاطی ، افزارسازی . آن حضرت پس از نام بردن این علوم و فنون ، ادامه می دهد: و جز اینها که شرح آن به طـول می انجامد و شمارش آن زیاد است ؛ علومی که صلاح و قوام زندگی دنیوی وابسته بـدانـهـاسـت و حـتـی اگـر از ایـنـهـا در راهـهـای تـبـاهـی نـیـز اسـتـفـاده شـود، در اصـل صـنـاعـت و فـراگـیـری آن اشـکـالی نـیست . اسـاسـاً در اسـلام بـه نـظـام زنـدگـی اجـتـمـاعـی بـسـیـار اهـمـیـت داده شـد. بـه هـمـیـن دلیل فراگیری هر آنچه از علوم و فنون که مورد نیاز جامعه اسلامی است و نبود آن موجب نـیـازمـنـدی بـه بـیگانگان و غیر مسلمانان می شود و چرخه زندگی عمومی بازمی ایستد واجب است ، 3 ـ تشویق به روشهای تجربی قـرآن کـریـم ((تـفـکر)) بشر را به سوی عرصه هایی عینی (طبیعت و تاریخ ) نیز سوق می دهد. بـنـابـر روایاتی از امام علی (ع )، عقل با تجربه ها گسترش می یابد و در مـتـن تـجـربـه هـا همواره دانش تازه ، نو و بی سابقه ای می روید و عقل تجربی سودمند است و اساساً عقل عبارت است از حفظ تجربه ها. 4 ـ فرهنگ کار و تولید در اسلام کار و کوشش در فرهنگ دینی ضرورتی اجتناب ناپذیر است ، به طـوری کـه هـمـه لحـظـات چراکه سرنوشت انـسـان در دسـت خـود اوسـت ؛ در رهـنـمـودهـای پـیـشـوایـان دیـنـی ، فـردی کـه برای تاءمین نیازهای زندگی خود و زن و فـرزنـدانـش کـار و تـلاش مـی کـنـد، پـاداش مـجاهدی را دارد که در راه خدا می جنگد. و در بـرابـر، کسی که در این راه از کار و کوشش دریغ ورزد، مورد لعن قرار می گیرد.
نـیـز در اسـلام ، از سـسـتـی ، تنبلی ، بیکاری ، کسلی به شدّت نهی شده و نقطه آغاز هـلاکـت و بـدبـخـتـی انـسـان اعـلام شـده اسـت ؛ تـا جـایی که پیشوایان معصوم دینی (ع )، ایمان راسـتـیـن را تـمـامـاً عـمـل و کـار (بـه مـعـنـای عـام آن و در راءس آن اعمال عبادی ) می دانند.
امام باقر(ع ) از رسول اکرم (ص ) روایت کرده که فرمود: ((عبادت هفتاد جزء است و امام علی (ع ) می فرماید: ((ننگ و نفرین ابدی بر کسی باد که آب و خاک در اختیار دارد ولی تـوان خود را برای بهره برداری به کار نمی گیرد و در فقر و تنگدستی به سر می برد!)) امـام صادق (ع ) می فرماید: ((گنجهای الهی در زمین نهفته است و هیچ کاری نزد خداوند محبوب تر از زراعت و کشاورزی (و تولید محصولات زراعتی ) نیست . تمام پیامبران خدا(ع ) کـشـاورز بـوده انـد، جـز ادریـس (ع ) کـه کـارش دوزنـدگـی بـود.)) خـلاصـه ، در تـفـکر اسلام ناب ، توسعه و رشد در گرو کار و کوشش ، خدمت رسانی بـه مـردم ، تـولیـد کـشاورزی ، صنعتی و مانند آن است . 5 ـ تشویق به کسب مال و ثروت و نکوهش فقر قـرآن کریم مال و ثروت و دارایی را یک نعمت بزرگ الهی دانسته ، از آن با عنوان ((زینت زندگی )) و با ارزش ، یاد می کند. امّا مال و ثروت باید در خدمت همه مردمان و مصالح عموم و سود جامعه و به ویژه کـمـک بـه تـهـیـدسـتان قرار گیرد، نـه این که وسیله بغی ، تکاثر، بـخـل ، تـضـیـیع حقوق ، تکبر، غفلت ، فساد و طغیان باشد. در بـرابـر، از فـقـر و نـاداری در اسـلام بـه شـدّت نکوهش شده است . امام علی (ع ) می فـرمـاید: ((اَلْفَقْرُ اءَلْمَوْتُ الاَْکْبَرُ))؛ فقر، بزرگ ترین مرگ است . در همین روایت کمی عائله و نانخور، یکی از دو توانگری دانسته شد، که آن نیمی از زندگی راحت و آسایش خاطر است . 6 ـ مشارکت عمومی و تعاون دیـن اسلام برای ، مشارکت عمومی و تعاون و همکاری توده های مردم در جامعه و ارائه خـدمـات عـمـومـی و سـهـیـم بـودن در ایـن امـر بـه عـنـوان یـکـی از عـوامل مهم توسعه ، اهمیت به فکر خود بودن و همه چیز را برای خود خواستن ، به شدت مـنـع و نـفـی نـمـوده است . چـرا کـه مسلمان واقعی کسی است که به فرموده پیامبر اکرم (ص ) پیوسته درصـدد گـره گـشـایـی و رفـع مـشـکـلات جـامـعـه اسـلامـی و مـسـلمـانـان بـاشـد. نیز فرمود: ((جامعه مادامی که مردم آن مددکار یکدیگرند در مسیر سالم و رشد و تعالی در حـرکـت اسـت ،و آن گـاه کـه از یـاری یـکـدیـگـر خـودداری کنند روند رشد جامعه کُند و دگـرگـون مـی شـود و گـروهـی بـر گروه دیگر سلطه یافته و سامان امور ناممکن می شود.)) 7 ـ دعوت به نوآوری و نکوهش از جمود و ایستایی در اسلام بر رشد و توسعه ، نوآوری توصیه شده و در برابر، جمود، ایستایی و یکنواختی به شدت مورد مذمت قرار گرفته است . بـه عـنـوان نـمونه ، امام جعفر صادق (ع )، فرمود: کسی که دو روز زندگی اش یکسان بـاشـد، در زنـدگـی مـغـبون است و سپس فرمود: کسی که امروزش از دیروز بهتر باشد شـایـسـتـه اسـت کـه مـورد غـبـطـه دیگران واقع شود و کسی که امروزش از دیروز بدتر باشد، مورد لعن الهی و محروم از فضل و رحمت او قرار می گیرد و کسی که در راه نقص و انـحـطاط مادی و معنوی گام برمی دارد و به فکر رشد، تعالی و پیشرفت مادی و معنوی خـود (و جـامـعـه ) نـیـسـت ، مـرگ برای او از زندگی بهتر است !