بـرای ((تـوسـعـه ))، هم به جهت مفهوم آن ، و هم به جهت اهداف و ابعادِ گسترده اش تـعریفهای متنوعی ارائه شده و هر کس کوشیده از زاویه یا زوایای خاصی به تعریف و تبیین آن بپردازد.
بـرخـی از مـفـاهـیـم کلیدی توسعه ـ یا معادلهای توسعه ـ که در تعاریف از آن استفاده اسـاسـی و غـیـر آن .
امـا تـعـاریـف اصطلاحی ((توسعه )) که گفتیم بسیار است ، چند نمونه از آن ارائه می شود و آن عبارت است از:
((تـوسعه ، تغییر هدف دار برای حصول به هدفی خاص است . جامعه به مثابه فرد، مراحل گوناگونی از رشد و تکامل را طی می کند تا به حد مشخصی از بلوغ فیزیکی و فکری برسد.))
((تـوسـعـه ، عبارت است از یک تحول تاریخی در جمیع جنبه های سیاسی ، اقتصادی ، فـرهـنـگـی و اجـتـمـاعـی جـامـعـه .))
((توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، طرز تـلقـّی ، بـاورهـای عـامـه مـردم و نـهـادهـای مـلّی و نـیـز تـسـریـع رشـد اقـتـصادی ، کاهش نـابـرابـریـهـا و ریشه کن کردن فقر مطلق است . به عبارت دیگر، توسعه ، به معنای ارتـقـای مـسـتـمـر کل جامعه و نظم اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی تر است .))
((تـوسـعه ، عبارت است از حرکت یک سیستم یک دست اجتماعی به سمت جلو و به عبارت دیـگـر، نـه تـنها روش تولید، توزیع محصولات و حجم تولید مورد نظر است ، بلکه تـغـیـیـرات در سـطـح زنـدگـی ، نـهـادهـای جـامـعـه ... و سـیـاسـتـهـا نـیـز مورد توجه می باشد.))
((تـوسـعـه ، یـک رونـد خـلاّ ق و نـوآور در جـهـت ایـجـاد تـغییرات زیربنایی در سیستم اجـتـمـاعـی اسـت .))
((تـوسـعـه ، فـرایـنـدی اسـت کـه تولید با استفاده از ابزارهای پیش رفته جدید، از وضعیت سنّتی به روش نوین ، متحول گردیده ، انسان ها تخصص و مهارت لازم و فرهنگ مـنـاسـب با توسعه را کسب کرده و روند انباشت و به کارگیری سرمایه در جامعه ، همراه بـا ((تـوسـعـه اقـتـصـادی بـر مـبـنـای تـولیـد بـیـش تـر و پـدیـد آمـدن تـحـول در چـگـونـگـی تولید و بر برخی دیگر نیز از طریق بیان شاخصها و ملاکهای تـوسـعـه ، خـواسـتـه انـد تـعریفی از آن ارائه کنند. برخی از مهم ترین این شاخصها و ملاکها، عبارت است از: درآمد سرانه و درآمد ملی بالا، توزیع نسبتاً عادلانه ثروت ، بخش مهم و فعّال صنعتی ، رفاه اجتماعی و ارائه خدمات ، مصرف زیاد (مصرف فولاد، انرژی ، کالاهای ضروری ، رادیو و تلویزیون ، مطبوعات ، ماشین و...)، آموزش مناسب و پیشرفته ، اشـتـغـال ، تـعـادل بـیـن جـمـعـیـت و اقـتـصـاد، حـمـل و نقل مناسب ، امنیت فردی و اجتماعی ، آزادی سیاسی ، بهداشت ، تغذیه کافی ، برنامه های حـمـایـتـی ، تولید انبوه (در زمینه های گوناگون )، صادرات متنوع و فراوان ، امید به زنـدگـی بـالا، اشـتـغـال زیـاد در بـخـش صـنـایـع ، بـازار فـعـّال ، تقسیم کار، همبستگی ملی ، فـرهـنـگ اقتصادی و کار و روحیه مشارکت در مردم
از تعاریف مزبور درباره توسعه چند چیز روشن شد:
نـخـسـت ایـن کـه تـوسـعـه دارای عـوامـلی اسـت کـه مـهـم تـریـن ایـن عـوامـل عـبـارت اسـت از: رشـد عـلمـی ، فـرهـنـگـی و سـیـاسـی از راه ریـشـه کـنـی جهل و بیسوادی ، فقرزدایی و تولید ثروت ، پیشرفت صنعتی و ابزار تولید، زدودن نـابـرابـریها و برقراری عدالت اجتماعی ، توزیع عادلانه ، کار و کوشش مولّد و مفید، همکاری و تعاون و مشارکت عمومی و مانند آن .
دوم ایـن کـه تـوسـعـه دارای ابعاد گوناگونی است که می توان آنها را در چهار دسته کـلی تـقـسـیـم بـنـدی کـرد: تـوسـعـه اقـتصادی ، توسعه سیاسی ، توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی .
سـوم ایـن که در غرب ، توسعه اقتصادی ، محور و شاخص توسعه یافتگی به حساب مـی آیـد؛ چـرا کـه از نـظر اقتصاددانان غربی ، تاءمین رفاه زندگی و برآوردن نیازهای مادی بشر هدف اساسی توسعه است .
اما تعریف اسلام از توسعه چیست ؟ آیا توسعه مورد نظر اسلام نیز همان چیزی است که در این تعاریف آمده است ؟
پـاسـخ ایـن اسـت کـه جـهان بینیِ خدامحور اسلام ، انسان را موجودی دو بعدی دانسته و برای هر دو بعد جسمی و روحی او برنامه دارد و زندگی را نیز فراگیر دانسته و محدود بـه روحـی انـسان و هدایت و رستگاری همه جانبه او دانسته است . با این مقدمات به نظر مـی رسـد تـعـاریـف مـذکور تاءمین کننده هدف توسعه در اسلام نباشد؛ توسعه ای که در ((حیات طیّبه )) تبلور می یابد.
از ایـن رو، بـه نـظـر مـی رسـد کـه تـعـریف زیر از جامعیت لازم برخوردار بوده و مورد تاءیید اسلام باشد:
((توسعه ، فرایندی است که زمینه شکوفایی استعدادهای گوناگون انسان را فراهم مـی سازد و در این فرایند، با استفاده بهینه از منابع مختلف ، بستر مناسبی برای رشد تـولیـدات مـلی (اعـم از تـولیـد ثـروت و غـیـر آن )، هـمـاهـنـگ بـا تـاءمـیـن خـواسـته های اصـیـل انـسـان فـراهـم مـی آیـد و در نـتـیـجه ، افراد جامعه ، در این فرایند، مسیر تکاملی شـایـسـتـه خـود را مـی پـیـمـایـنـد.))
بـا تـوجـه بـه تـعـریـف عام توسعه ، ((توسعه اقتصادی نیز به وضعیتی اطلاق می شـود کـه در آن انـسـان بـه گـونه ای تربیت شود که با تسلط بر تکنولوژی مدرن و اسـتـفـاده بهینه از منابع ، توان برنامه ریزی جامع ، جهت تاءمین رفاه جامعه را داشته و زمینه مناسب برای نیل به کمالات انسانی برای همگان فراهم باشد.))
در ایـن دو تـعـریف ، ویژگیهای توسعه مورد نظر اسلام ، مد نظر قرار گرفته است ؛ زیرا:
1 ـ تـوسـعـه ، فـراهـم کـننده زمینه شکوفایی استعدادهای همه افراد جامعه می باشد و روشـن است که چنین زمینه ای بدون برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر به وجود نمی آید؛
2 ـ در ایـن فـرایند، تاءمین خواسته های مادی و معنوی (جسمی و روحی ) انسان و رشد و تعالی فرد و جامعه در کنار هم و تواءمان مطرح است ؛
3 ـ تـوسـعـه ، فـرایـنـدی جـهـت دار اسـت وهـدف نـهـایـی از آن ،رسـانـدن انـسـان بـه کـمـال نـهـایـی شـایـسـتـه مـقـام اوسـت . در جـهـان بـیـنـی و فـرهـنـگ اسـلامـی ، کـمـال نـهـایـی انـسـان ، ((قـرب الی الله )) اسـت کـه با شکوفا شدن کلیه استعدادهای درونی انسان ، تحقق می یابد.
منبع:پژوهشکده تحقیقات اسلامی